روز اربعین منزلمان هیات داشتیم. 4 تا ماشین کوچک که خیلی هم ناز و نرمند از این هیات برای مربا به جا مانده. می گوید خاله بهم داده. حتما راست می گوید و مال هیچ بچه ی دیگری را برنداشته ...
با آقای پدر مشغول صحبت هستیم که حرفمان برای شنیدن دو فرشته با هم قطع می شود: مینب بیا خرما بخور هسته ش را نخوریا هسته ش را در بیار خیلی خوشمزه ست بخور بخور ...